این داغون ترین تاکسی ای بود که اونروز سوار شدم، بالابر ِ شیشه ش منو کشته!
نمیدونم چطوری سالم به مقصد رسیدیم! - راه که میرفت تمام اجزاش میلرزید و صدا میداد!
حیف که رانندش یهو اومد وگرنه از داشبورد و رادیوپخش باحالش هم یه عکس میگرفتم!
واقعا چه تاکسی نو و جدیدی!!!یه سوال اون کاغذه چیه؟بازم که این وبت مرا به خاطر نسپرد
آره نو و جدیده ! کاغذ نرخنامه ی تاکسی هاس مشکل از بلاگ اسکایه !
دیدی وقتی آدم عجله داره با چه ذوقی سوار همین تاکسیا میشه؟
آره واقعاً !
هههههههههمیتونه کلی چیز میزای غیرمجاز بذاره "لای" ماشینش تو اون سوراخه بعد قاچاق کنه!!
مگه قاچاخچیه !
baba bikhiyal taxi ham nashodi?
نه دیجه
بهت میاددامین چی شد
خودتو نکش بابا آمادس
اوه! امنیت جانی چی پس؟! نخند! دیگه سوار نشو
آخه حیفه !
این رو ول کن ، کیفیت K800 رو بچسب
گوشی من نیس خیلی هم مزخرفه کیفیتش!
ولی حس سوار شدنشون یه چیز دیگه است... مخصوصا؛با یه رانند یه فسیل..../رفیق نوشتم
دقیقاً !
وااااااااااااییییی عجب تاکسیه راحت میشه باهاش پرواز کنی
دخیخاً !
میمیرم واسه سوار شدن این ماشین و وقتی میخوای پیاده شی ترافیک میشه در باز نمیشه
آره ... مشکل داره دیجه !
چرا آپ نکردی اههههههههههههههه
میکنم بزودی!
زندگیه دیگه
تاکسیه دیگه
سلام رفیق.بیخود نیست هوای تهرون اینقدر آلودهس... دود از کنده بلند میشه!این اتول واسه تیرکمون شاه بوده مفتخر شدی به سوار شدنش داش حسین!
آره واقعاً خیلی خوشحالم از این افتخار بس به جا !
اونجا گالری عکس های زاقارچ بزار
چی میگی ... چرا دیروز زنگ زدم جواب ندادی برای کار خودت بود دیروز میخواستم رله ش کنم
پپپپپپپپپپخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ ترسیدیا
آره بابا ضحلم ترکید
یه پیکان غراضه!سر ایستگاه
یه چیزی اون ور تر از قراضه !
از همه چی عکس می گرفتی کسی نمی فهمید.
آخه ماشین با اون وضع و اوضاع ، وقتی راه میرفت تمام اجزاش به علاوه خود مسافرا میلرزیدن اصلاً عکس مگه میشد بگیری ؟
فک کنم تاکسیه با اسپارتاکوس م خاطره داره!
دلم لک زده واسه تاکسی های قرمز .. خطی های 300 تومنی ..
ولی کجاس ؟
نه بابا تو بودی زنگ زدی شرمنده
عجب از جونت سیر شدی سوار این تاکسیها می شی
بیرونش زیاد بد به نظر نمیرسید آخه !
واو......چی بوده....جزو اثار باستانیه که.....چطور ازش ندزدیدن آخه قدیمی و تاریخیه....
مشکل اینجاس که تابلوئه و نمیشه فروختش !
به اون ور تر از قراضه بودنش هم اشاره کردم،با درج کلمه غراضه!
راس میگی دقت نکرده بودم !
اصالت پیکان رو ولی داره هنوز
واقعا چه تاکسی نو و جدیدی!!!
یه سوال اون کاغذه چیه؟
بازم که این وبت مرا به خاطر نسپرد
آره نو و جدیده !
کاغذ نرخنامه ی تاکسی هاس
مشکل از بلاگ اسکایه !
دیدی وقتی آدم عجله داره با چه ذوقی سوار همین تاکسیا میشه؟
آره واقعاً !
ههههههههه
میتونه کلی چیز میزای غیرمجاز بذاره "لای" ماشینش تو اون سوراخه بعد قاچاق کنه!!
مگه قاچاخچیه !
baba bikhiyal taxi ham nashodi?
نه دیجه
بهت میاد
دامین چی شد
خودتو نکش بابا آمادس
اوه! امنیت جانی چی پس؟! نخند! دیگه سوار نشو
آخه حیفه !
این رو ول کن ، کیفیت K800 رو بچسب
گوشی من نیس خیلی هم مزخرفه کیفیتش!
ولی حس سوار شدنشون یه چیز دیگه است... مخصوصا؛با یه رانند یه فسیل..../
رفیق نوشتم
دقیقاً !
وااااااااااااییییی عجب تاکسیه راحت میشه باهاش پرواز کنی
دخیخاً !
میمیرم واسه سوار شدن این ماشین و وقتی میخوای پیاده شی ترافیک میشه در باز نمیشه
آره ... مشکل داره دیجه !
چرا آپ نکردی اههههههههههههههه
میکنم بزودی!
زندگیه دیگه
تاکسیه دیگه
سلام رفیق.
بیخود نیست هوای تهرون اینقدر آلودهس... دود از کنده بلند میشه!
این اتول واسه تیرکمون شاه بوده مفتخر شدی به سوار شدنش داش حسین!
آره واقعاً خیلی خوشحالم از این افتخار بس به جا !
اونجا گالری عکس های زاقارچ بزار
چی میگی ... چرا دیروز زنگ زدم جواب ندادی برای کار خودت بود دیروز میخواستم رله ش کنم
پپپپپپپپپپخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ
ترسیدیا
آره بابا ضحلم ترکید
یه پیکان غراضه!سر ایستگاه
یه چیزی اون ور تر از قراضه !
از همه چی عکس می گرفتی کسی نمی فهمید.
آخه ماشین با اون وضع و اوضاع ، وقتی راه میرفت تمام اجزاش به علاوه خود مسافرا میلرزیدن اصلاً عکس مگه میشد بگیری ؟
فک کنم تاکسیه با اسپارتاکوس م خاطره داره!
دلم لک زده واسه تاکسی های قرمز .. خطی های 300 تومنی ..
ولی کجاس ؟
نه بابا تو بودی زنگ زدی شرمنده
عجب از جونت سیر شدی سوار این تاکسیها می شی
بیرونش زیاد بد به نظر نمیرسید آخه !
واو......چی بوده....جزو اثار باستانیه که.....چطور ازش ندزدیدن آخه قدیمی و تاریخیه....
مشکل اینجاس که تابلوئه و نمیشه فروختش !
به اون ور تر از قراضه بودنش هم اشاره کردم،با درج کلمه غراضه!
راس میگی دقت نکرده بودم !
اصالت پیکان رو ولی داره هنوز