یادداشت های سیاه

تناقضات مدرنیسم ارتجاعی !

یادداشت های سیاه

تناقضات مدرنیسم ارتجاعی !

آخرین چهارشنبه سال

سلام! 

 

امروز صبح بلند شدیم به امید برگزاری یک چهارشنبه سوری سالم اما امروز هرجا رفتیم و گشتیم فقط صدای دینامیت و بمب و کاربیت و هزارتا کوفت و زهر مار میومد. دیگه کم مونده بود با آر پی جی پمپ بنزین رو منفجر کنن ... البته مامور بازار بود ولی هیچکاری نتونستن بکنن مامورا هم تعداشون کم بود هم اینکه نمیشد اصلاً بری نزدیک این بروبکس کاربیتباز ... واقعاً آدم وحشت می کنه خداییش خیلی گند زدن توی این رسم زیبا ... بجای اینکه بیایم یه شب آخر چهارشنبه سوری مقدس ( در دین زرتشت چهارشنبه ها روز تعطیل و مقدس است ) رو آتش که نماد پاکی و گرمی و نشاط است روشن کنیم ، میایم از آدم های مزخرفی که دستشون به یه جا بنده و فقط قصد خراب کردن این رسم رو دارن مواد منفجره و هزارجور ترقه می خریم و پول گزافی میدیم تا یه لحظه مثلاً زارت بترکه و یه صدای خفنگ بده که چی ؟ من نمیخوام بگم ترقه و این چیزا رو نباید زد و مثل پدربزرگا ( بیچاره پدربزرگا ) کسی رو نصیحت کنم ، من می گم چرا وقتی ما یه رسم زیبا که از ایام قدیم برای ما مونده و ریشه ی اصیل و باستانی داره رو داریم بیایم اینجوری خرابش کنیم و یه کاری کنیم که همه ازش متنفر بشن ؟ حالا که دارم اینو می نویسم توی کافینت هستم ... قرار ساعت نه یه سر با رفیقم بریم یه دوری توی شهر بزنیم و ببینیم چه خبره ... گرچه همش سر و صداس ولی هنوزم بعضی ها پیدا میشن که خیلی سالم در حال برگزار کردن چهارشنبه سوری و آیین هاش هستن ...  

نظرات 1 + ارسال نظر
[ بدون نام ] 1389/05/04 ساعت 21:46

مثلا کی پیدا می شه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد