سلام!
اولاً که قربون همه تون برم یا نرم؟ میرم. چه خبرااا؟ خب من که کلی خبر دارم. اول اینکه عمل مادرم با موفقیت انجام شد و الان هم حالش خوبه ولی هنوز بیمارستانه، البته چند روز دیگه فکر کنم مرخص بشه و من در پوست لطیف خودم نمیگنجم! خبر دوم اینکه یکی از دوستای قدیمیم رو پیدا کردم و دوباره با هم چاق سلامتی(!) میکنیم و دوباره مثل قدیما میترکونیم و من در پوست خودم نمیگنجم! خبر سوم اینکه اغلب اوغات اوقات که توی خیابون راه میرم حس میکنم زیپ شلوارم بازه که ملت چهارچشمی ذل زدن بهم! نمیدونم آخه خوشتیپ ندیدن که انقدر تو دماغ منن و دارن منو میخورن! از بس که من خوشگل و خوشتیپ و باحالم ( همین روحیه ی فولادینمه که تا الان زنده نگهم داشته! ) ... خبرهای بعدی اینکه میخوام گوشی سامسونگ کربی جونم رو بفروشم و سامسونگ گلکسی مینی بخرم! از اونجایی که پولم یا زورم به بابای بابا سوختش یعنی سامسونگ گلکسی اس نمیرسه مجبورم برم بچه مینیش رو بخرم. مشخصات این جیگر ِ پدرسوخته رو از اینجا میتونید ببینید. حالا از بحث شیرین گوشی و تبلت و هزار کوفت و زهرمار دیگه در بیایم میریم سر بحث پیچیده ی وب! این دوست ما قرار شد یه هاست کوفتی به ما بده که اینجانب نقل مکان کنیم و بساط مزخرفیجات خود را در جای دیگر بــپــَهنیم! هنوز هیچ اقدامی نکرده! ... الان که اینجا در حضور شما هستم ریشهای سیم خار داری خود را که سه چهار روزی بود نزده بودم تراشیدم و احساس راحتی میکنم. دیگه حرف مفتی ندارم که بزنم فعلآً برم...
پانوشت یک : بسی چرت نوشتم در این سال سی...
پانوشت دو : مطلب بعدی رو از موبایل جدیدم شاید نوشتم
پانوشت سه : آخجوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووون!
از بقل بلاگ اسکای رد می شدم همین جوری اومدم اینجا ( اسپمر نی ستما ) خوب بنظرم وبلاگت شبیه وبلاگ خودم پر از هرزیاته !
الان میخوام بگم به اون دوستت که قراره برات هاست بگیره سلام منو برسون بگو عسل گفت زود کارمو راه بنداز مطمئن باش سریع درس میشه
روحیتو بخورم من !
درودبیکران.برگشتی؟!خوش اومدی خوشتیپ.خوشحالم برگشتی.
بهارت مبارک
سال قشنگی داشته باشی و
سلام
خوشحالم که همش خبر خوش بود
سلام خوبی (به من چه ) اینقد گفتی بیا بلاگاسکای منم اومدم
جان من ادرس وبو نگا کن